خنده حلال ؛ پیوند لب با لوچه سایبری
خنده حلال ؛ پیوند لب با لوچه سایبری
گل باش تا هم قوطی عطار شوی
نوشته شده در تاريخ شنبه 25 تير 1390برچسب:, توسط طنزیم باشی |

(1)
دیوانه اولی: کی اومدی؟ دیوانه دومی: پس فردا. دیوانه اولی: پس فردا که هنوز نیومده. دیوانه دومی: می دونم چون کار داشتم، زودتر اومدم.
(2)
پسرى براى هدیه تولدش از پدرش تقاضاى یک هفت تیر واقعى داشت. پدر: چى؟ عقل از سرت پریده؟ پسر: من یک هفت تیر درست و حسابى واقعى مى‏ خوام که بتوانم با آن خوب شلیک کنم. پدر: دیگه بسه، حرف حرفه منه یا حرف تو؟ پسر: البته تو پدر، اما اگر یک هفت تیر واقعى داشتم، حرف حرف من بود !
(3)
برنده جایزه نوبل ادبیات در زمان تقدیم جایزه خود به همسرش گفت: “این جایزه را به همسر عزیزم تقدیم می کنم که با نبودش باعث شد من بتوانم این کتاب را تمام کنم!”
(4)
یک اختراع برای جبران اشتباهات بشررا نام ببرید : محضر طلاق!
(5)
کارمندی به اتاق رئیسش رفت و گفت: آقای رئیس! من برای ازدواج دو روز مرخصی می خوام. رئیس گفت: شما که یک هفته تعطیلی داشتین چرا ازدواج نکردین؟  گفت: آخه نمی خواستم تعطیلاتم رو خراب کنم!
(6)
مشتری: آقا خواهش می کنم برای من یک خوراک جوجه بیاورید. پیشخدمت می گه ؛ ارزن می خوایی یا گندم ؟
(7)
گدایى با حالت گریان و نزار به خانمى گفت: شما باید موقعیت مرا درک کنید. خیلى بدبختم، پدر معتاد، مادر مریض، بچه‏ هاى گرسنه. خانم دلش به رحم آمد و پول خوبى به او داد و سپس گفت: شما کى هستید؟ من پدر خانواده ‏ام.
(8)
کشیشى پس از موعظه از حضار  پرسید: باید چه کار کنیم تا گناهان ما  را پدر مقدس ببخشد ؟
کودکی از ته کلیسا : باید گناه بکنیم پدر!

 



نظرات شما عزیزان:

stoon
ساعت8:06---27 تير 1390


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:


تمام حقوق اين وبلاگ و مطالب آن متعلق به صاحب آن مي باشد.